گوناگون

سریال پایتخت ۷ ؛ از تبلیغ خرید طلا تا گم شدن هویت خانواده ایرانی! / خانواده نقی معمولی غیر معمولی شد

سریال پایتخت ۷ در دام سوداگری بازار گرمی خرید صندوق های طلا و فیلمنامه ضعیف که از مریخ تا زمین با هویت خانواده ایرانی فاصله دارد.

به گزارش آینه فردا، زنگ هشدار مشکل محتوایی سریال پایتخت ۷ امروز به صدا در نیامده بود بلکه در فصل قبل آن باید می‌فهمیدند این پایتخت دیگر آن مجموعه سازنده و فرهنگساز قبلی نیست.
سرگرم کردن مردم هدفی که پایتخت ۷ به آن هم نرسید!
همه چیز به مشکل در قلب تپنده این مجموعه یعنی متن آن باز می‌گردد، سناریوی سریال پایتخت دیگر در جست و جوی مسئله یابی در خانواده ایرانی و نزدیک شدن به متن و بطن آن نیست.
به نظر پایتخت ۷ فقط می‌خواهد تلاشش را برای سرگرم کردن مردم آن هم با همه امکانات خود کند و تصمیمی برای شریف ماندن ندارد.
شریف نیست و انگار این موضوع را خود صدا و سیما هم پذیرفته که تبلیغات طولانی در میان و حین سریال هم فاقد هرگونه عناصر مثبت لازم برای آمروز جامعه ایرانی است.

زیر نویس تبلیغ فروش طلا و تبلیغات حوصله سر بر!
از زیر نویس تبلیغ فروش طلا در قسمت‌های اول سریال بگیرید تا پیام‌های بازرگانی طولانی و حوصله سر بردن مخاطب همه و همه فکت‌های این موضوع هستند.
ماه رمضان در سریال هیچ جایگاهی ندارد، پیوستگی و همراهی خانواده ایرانی به همان سبک درونی‌اش جایی برای تأکید ندارد و در مقابل شکلهای دیگر از خانواده موقت و زندگی در کمپ برای آن انتخاب شده است.
شخصیت‌های پایتخت ۷ دگرگون شده‌اند
همه شخصیت‌های اصلی پایتخت دچار دخل و تصرفی ناشیانه شده اند که دیگر آن کاراکترهای دلنشین نیستند و نمودار شخصیتی آنها به سمت خوبی حرکت نمی‌کند، پولدار شدن با شانس و اقبال و از آسمان افتادن زمین و ایده مریخی و شهاب سنگی جای خودش را به توکل به خدا، پشت کار و ایمان داده است و حتی اگر پس از چند قسمت زیر نویس فروش طلا از سریال حذف شد اما همچنان محتوای فیلم سودای پول داری اتفاقی و بدون تناسب با مسائل روز کشور را دارد.
ضعف فیلمنامه
باز گردیم به مشکل اصلی سریال، یعنی فیلمنامه، این اصلی‌ترین موضوعی است که مخاطبین را از دیدن یک فیلمی که با آن ارتباط مثبت برقرار می‌کردند جدا می‌کند‌.
سقوط پایتخت از فصل ششم آن آغاز شده بود، پس از درگذشت مرحوم خشایار الوند بار امانت نویسندگی این سریال روی دوش آرش عباسی بود اما انگار در پایتخت واقعا مرگ مولف اتفاق افتاده است و با آن خیلی چیزها در این سریال از بین رفته است. به نظر سیما فیلم و صدا و سیما هم نتوانستند این خلأ و آسیب بزرگ را پر کنند و البته حالا پرسشی مطرح است که پس دقیقا روی چه چیزی در این سریال مذاکره شده است؟ و آیا فقط بازگرداندن برخی که سالها هم هست نشان دادند تعهد زیادی به رسانه ملی و برخی ارزشها ندارند هدف بوده‌است؟
عدم صداقت و صمیمیت با مخاطب
خانواده نقی معمولی و پیرامون آن دیگر آن صمیمیت سابق را با مخاطب ندارند، هما آن زن قوی سابق نیست و خواهر خانواده یعنی فهیمه، مهربانی و همراه با ظرافت‌های یک حل و فصل کننده را ندارد خود نقی هم تصویر یک پدر قهرمان که پیوند خورده با روح پهلوانی‌اش بود را ندارد.
تنها چیزی که از پایتخت ۷ مانده شاید وایرال شدن در شبکه اجتماعی آن هم نه در جهت مثبت بلکه کاملا مخرب یا بعضاً تبلیغاتی است.
گاف بزرگ تبلیغات و زیر نویس خرید طلا

اوایل پخش قسمت اول و دوم هم در همین بمباران تبلیغات گاف بزرگی رخ داد.
در هنگام پخش سریال پایتخت، تبلیغاتی از صندوق طلا و خرید طلای با پشتوانه در نوار زیرنویس شبکه یک به چشم خورد.
این در حالی‌ست که رهبر انقلاب در پیام نوروزی و سخنرانی اول سال خود، سال جدید را «سرمایه‌گذاری برای تولید» نام‌گذاری کردند و تأکید داشتند که اقتصاد همچنان مسئله‌ی اصلی کشور است.
ایشان صراحتاً اعلام کردند که سرمایه باید به سمت تولید برود و نه بازارهای مضر همچون طلا و ارز و هنوز ۲۴ ساعت نگذشته بود و سریالی که مدعی پر بیننده‌ترین مجموعه نوروزی بود با زیر نویس خرید طلا به استقبال شب‌های نوروزی مردم رفت.
رد پای تمام این ضعف‌ها و استحاله را می‌توان در ضعف ایده پردازی و پای نویسندگی آن و تسلیم بودن بی چون و چرای پخش دانست.
نقطه اصلی تحول که گم شد
جایی که قرار بود در تحول نقطه اصلی باشد اما انگار راه حل این موضوع یعنی تقویت فیلمنامه‌ها و بازگرداندن آن به نقطه قوت را تدبیر دیگری لازم است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا