داغگوناگون

صداوسیما به «بوی عیدی» فرهاد مهراد هم رحم نکرد!

شبکه «آی‌فیلم» در اقدامی تازه، بخش مربوط به چهارشنبه‌سوری را از ترانه «بوی عیدی» فرهاد مهراد حذف کرد.

به گزارش آیینه فردا، شبکه «آی‌فیلم» در اقدامی تازه، بخش مربوط به چهارشنبه‌سوری را از ترانه «بوی عیدی» فرهاد مهراد حذف کرد. عبارت «فکر قاشق زدنِ دختر چادرسیاه» در متن این ترانه که اشاره به سنت چهارشنبه‌سوری داشت، در نسخه پخش‌شده از تلویزیون حذف شده است.

عبدالرضا خزایی، روزنامه نگار نوشت: شوق یک خیز بلند از روی بته‌های نور، برق کفش جفت‌شده تو گنجه‌ها… این‌ها فقط واژه نیستند، بلکه بخشی از حافظه‌ی جمعی مردمی‌اند که چهارشنبه‌سوری را نه صرفاً به عنوان یک آیین، که به‌عنوان بخشی از هویت فرهنگی خود پاس می‌دارند. اما امسال، در شب جشن آتش و نور، صداوسیما یک‌بار دیگر نشان داد که ترس از سنت‌های مردمی چنان در تار و پود این نهاد ریشه دوانده که حتی چند سطر از یک ترانه‌ی قدیمی هم برایش تهدید به شمار می‌رود.

شبکه‌ی «ای فیلم»، در اقدامی که دیگر عجیب نیست اما همچنان تأسف‌بار است، بخش مربوط به چهارشنبه‌سوری را از ترانه‌ی «بوی عیدی» فرهاد مهراد حذف کرد. مشخص نیست که  پخش این ترانه ماندگار و حذف بخشی از آن با اجازه‌ی بستگان مهراد انجام شده یا نه ، اما موضوع اصلی چیز دیگری است: حذف کردن، سانسور کردن، و تلاش برای پاک کردن ردپای سنت‌هایی که قرن‌ها در این سرزمین زنده بوده‌اند.

این اولین بار نیست که صداوسیما دست به چنین رفتاری می‌زند. سال‌هاست که هرجا اشاره‌ای به چهارشنبه‌سوری در آثار موسیقیایی، سینمایی و حتی برنامه‌های گفتگو محور دیده شود، یا حذف می‌شود یا با برچسب «خرافه» کنار گذاشته می‌شود. اما چرا؟ چه چیزی در این جشن باستانی چنین آزاردهنده است که حتی تحمل شنیدن نامش هم سخت شده؟

چهارشنبه‌سوری، جشنی که ریشه در تاریخ ایران دارد، بهانه‌ای برای گردهمایی، روشن کردن آتش و عبور از سختی‌های سال کهنه است. این جشن، نه نماد اغتشاش است، نه تهدیدی برای امنیت ملی. اما در یک جامعه‌ی بسته که هر نوع شادی و همبستگی مردمی را با سوءظن می‌نگرد، هر سنتی که از دل مردم بجوشد، خطری بالقوه محسوب می‌شود.

جالب اینجاست که حذف و سانسور هیچ‌گاه نتوانسته چیزی را از خاطره‌ی مردم پاک کند. چهارشنبه‌سوری زنده است، نه به لطف صداوسیما، که به واسطه‌ی مردمی که هر سال، با وجود تمام محدودیت‌ها، این جشن را برپا می‌کنند. فرهاد مهراد دیگر در میان ما نیست، اما صدایش همچنان می‌گوید: شوق یک خیز بلند از روی بته‌های نور… حتی اگر سعی کنید آن را خاموش کنید، باز هم در گوش مردم خواهد ماند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا