نقشه هوشمندانه علامه حلی برای شیعه کردن سلطان مغول
علامه حلی، با هوشمندی، اولجایتو (سلطان محمد خدابنده)، پادشاه قدرتمند ایلخانی، را به مذهب شیعه رهنمون ساخت. این تشرف به مذهب شیعه، پس از ماجرای جنجالی طلاق سلطان و مناظرهای تاریخی میان علامه حلی و علمای سنی، رقم خورد و برگ زرینی در تاریخ ایران شد.

به گزارش آینه فردا، علامه حلی، فقیه و متکلم برجسته شیعه، نقشی بیبدیل در تشرف اولجایتو (سلطان محمد خدابنده)،
هشتمین پادشاه سلسله ایلخانان مغول، به مذهب شیعه ایفا کرد. این واقعه که بین سالهای ۷۰۳ تا ۷۱۶ ه.ق و در دوران
حکمرانی اولجایتو بر ایران رخ داد، نقطه عطفی در تاریخ مذهبی ایران به شمار میرود.
داستان از آنجا آغاز شد که اولجایتو، در پی خشم ناگهانی، همسر خود را سه طلاقه کرد. اما علاقه وافر به همسر، او را
بهسرعت پشیمان ساخت. سلطان برای یافتن راهحلی جهت بازگشت همسرش، علمای سنی مذهب دربار را فراخواند.
آنها متفقالقول اعلام کردند که تنها راه، ازدواج همسر سلطان با یک “محلّل” و سپس طلاق از اوست تا امکان ازدواج مجدد
با سلطان فراهم شود.
این راهحل برای اولجایتو بسیار گران آمد و او با تعجب پرسید که چگونه در این یک مسئله، برخلاف سایر اختلافات فقهی،
همگی اتفاق نظر دارند. در این میان، یکی از مشاوران از عالمی به نام علامه حلی یاد کرد که چنین طلاقی را باطل
میداند. با وجود مخالفت شدید علمای سنی که علامه را “رافضی” و کمخرد میخواندند، سلطان دستور احضار او را صادر کرد.
مناظره تاریخی علامه حلی در دربار ایلخانی
با ورود علامه حلی به مجلس سلطان که مملو از علمای سنی بود، او بدون توجه به تشریفات مرسوم، نعلین خود را به
دست گرفت، به همگان سلام کرد و مستقیماً کنار سلطان نشست. این رفتار، اعتراض علمای سنی را برانگیخت که آن را
نشانهای از “سبکسری شیعیان” دانستند.
علامه در پاسخ به عدم سجده به سلطان، به سیره پیامبر اکرم (ص) و حرمت سجده بر غیر خدا استناد کرد. در مورد
نشستن کنار سلطان، برابری انسانها و نبود جای دیگر را دلیل آورد. اما اوج زیرکی علامه حلی در پاسخ به چرایی آوردن
نعلین به مجلس نمایان شد؛ او با طنزی گزنده گفت: “ترسیدم حَنَفیها کفشهایم را بدزدند، همانگونه که ابوحنیفه، نعلینِ
رسول اکرم را دزدید!”
این سخن، فریاد اعتراض علمای حنفی را بلند کرد که ابوحنیفه صد سال پس از پیامبر به دنیا آمده است. علامه با
عذرخواهی ظاهری، این “اشتباه” را به شافعی، سپس مالک و در نهایت احمد بن حنبل نسبت داد و هر بار با انکار و
اعتراض علمای آن مذاهب مواجه شد که همگی تأکید داشتند رؤسای مذاهبشان پیامبر را درک نکردهاند.
در این لحظه، علامه حلی رو به اولجایتو کرده و گفت: “جناب سلطان! ملاحظه کردید که اینان اقرار کردند هیچ یک از رؤسای
مذاهب چهارگانه اهل سنت، نه پیامبر (ص) و نه صحابه ایشان را دیدهاند. اما ما شیعیان، پیرو علی بن ابیطالب (ع)
هستیم که جانِ پیامبر و پرورشیافته دامان او بود و بارها بهعنوان وصی و جانشین ایشان معرفی شد.”
تأثیر مناظره و حکم طلاق از دیدگاه شیعه
سلطان ایلخانی که تحت تأثیر این مناظره و حقانیت استدلال علامه حلی قرار گرفته بود، نظر او را درباره طلاق خود جویا
شد. علامه پرسید آیا طلاق در سه مجلس جداگانه و در حضور دو شاهد عادل جاری شده است؟ پاسخ منفی سلطان،
منجر به اعلام بطلان طلاق از سوی علامه حلی به دلیل فقدان شرایط صحت طبق فقه شیعه شد.
این رویداد و کیاست علامه حلی، منجر به تشرف اولجایتو به مذهب شیعه گشت. پس از آن، سلطان محمد خدابنده دستور
داد تا در سراسر قلمرو ایلخانان، خطبهها به نام ائمه دوازدهگانه (ع) خوانده شود، سکهها به نام ایشان ضرب گردد و نام
مبارکشان بر در و دیوار مساجد و اماکن متبرکه نقش بندد. این اقدام اولجایتو، تأثیر عمیقی بر گسترش تشیع در ایران و
مناطق تحت نفوذ ایلخانان گذاشت.
منابع:
اعیان الشیعه، علامه سید محسن امین