
به گزارش آیینه فردا فاطمه هاشمی در گفتگویی گفت: پدر را از استخر ۲۲ دقیقه دیرتر به بیمارستان بردند. یکی از محافظان می گفت پدر شــما آدم دقیقــی بود و ۴۰ یا ۴۵ دقیقه بیشــتر در استخر نمیماند و سر ســاعت بیرون میآمد. صبح همان روز بلندگوها و آیفون ها را جمع کرده بودند. سنســورهایی وجود داشت که وقتی بابا حرکت میکرد نشان میداد، ولی سنســورها بیحرکت شــده. میگفت دو سه بار به سرتیم گفتیم سنســور حرکت نمیکند و باز هم داخل نمیرفتند. بعد هم وقتی شــما محافظ هســتید وقتــی داخل فضای اســتخر رفتید، هــر چهار نفری باید تــوی آب بپرید و بابا را بیرون بیاورید. در حالی که فقط یک نفر از آنها توی آب پریده بود و دیگران نپریدند. او هم میگفت حاج آقا از دست من لیز میخورده و دوباره داخــل آب فرو میرفتیم. آقایی هم که بابا را از استخر بیرون آورده بود، میگفت آقای هاشمی دست من را فشار میداد و استفراغ میکرد.پدر را از ره سه دقیقه ای با یازده دقیقه تاخیر به بیمارستان رساندند.